۱۳۹۶ آذر ۵, یکشنبه

محمدجعفر منتظری، دادستان کل ایران به یک زن عضو کانون وکلای دادگستری بدون نام‌بردن از او ناسزا گفت. او همچنین محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری پیشین ایران را نیز متهم به «کلکسیونی از نقض قوانین» دانست.

محمدجعفر منتظری، دادستان کل ایران به یک زن عضو کانون وکلای دادگستری بدون نام‌بردن از او ناسزا گفت. او همچنین محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری پیشین ایران را نیز متهم به «کلکسیونی از نقض قوانین» دانست.
دادستان کل ایران
منتظری یکشنبه پنجم آذر، یک‌روز پس از روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، نسبت به یک زن عضو کانون وکلا به خشونت کلامی دست زد و گفت: «یکی از اعضای کانون وکلا، یک زن نابکار رفت و خود را یک روز در دامن فرانسوی ها، یک روز انگلیسی ها، یک روز آمریکایی ها و یک روز اسراییلی ها انداخت خوش رقصی‌ها را کرد و حتی آه از نهاد یکی از اعضای کانون برنیامد و نگفتند “زنیکه جاسوس” ما شما را از کانون بیرون می‌کنیم.»
قوه قضائیه ایران تا به‌حال چندین وکیل و حقوق‌دان زن سرشناس را تحت تعقیب قرار داده و به زندان‌ محکوم کرده است. از جمله آنها می‌توان به شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، نسرین ستوده، عضو کانون مدافعان حقوق بشر اشاره کرد.
او که از جانب خود ضرورت اصلاح در کانون وکلا را مطرح می‌کرد، خواستار حضور «جریان بسیج و حزب‌اللهی‌ها» در کانون وکلا شد. منتظری که در گردهمایی حقوقدانان بسیجی و بزرگداشت هفته بسیج در حسینیه فاطمه الزهرا سخن می‌گفت، چنین استدلال کرد: «چه کسی باید [کانون وکلا] اصلاح کند؟ یک زمانی به قوه قضاییه واگذار کردند و قانونی گذراندند اما به دلایلی موفق نشدند. به خودشان واگذار کنیم که خب یک اکثریتی هستند که نمی‌خواهند کارهایی را انجام دهند. چرا نباید جریان بسیج و حزب اللهی‌ها در چنین مرکز مهمی، تشکل فعال و به روز داشته باشند.»
کانون وکلای دادگستری یک نهاد بسیار قدیمی غیردولتی و مستقل است که سال ۱۳۳۱ به موجب لایحه استقلال کانون وکلا به وجود آمد.
دادستان کل ایران همچنین در ادامه سخنانش به محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری پیشین ایران تاخت و گفت: «در چهار سال دوم مدیریت این فرد، کلکسیونی از نقض قوانین در این دوره وجود دارد حتی قهر کردن و خانه نشینی، بوسه بر تابوت یک کافر و بوسه بر گونه مادر چاوز و حتی مقابله با رهبری،جابه جایی بودجه ها در شناسنامه این فرد وجود دارد.»
او در واکنش به آخرین اظهارات احمدی‌نژاد در مصاحبه‌ای ویدئویی اشاره می‌کرد. رئیس‌جمهوری پیشین ایران قوه قضائیه این کشور را به تندی نقد کرده بود و رئیس آن، صادق آملی لاریجانی را «دیکتاتور» خوانده بود.

بی بی سی - وزارت دارایی آمریکا دو شرکت "پردازش تصویر رایان" و "تجارت الماس مبین" در تهران را به اتهام دست داشتن در "چاپ پول جعلی" به ارزش بالقوه صدها میلیون دلار تحریم کرده و مدعی شده این دو شرکت بخشی از شبکه‌ای بوده‌اند که محدودیت های صادراتی اتحادیه اروپا را برای انتقال تدارکات و تجهیزات لازم برای جعل پول دور می‌زد.

از شرکت‌ها و افراد ایرانی که اخیرا تحریم شدند چه می‌دانیم؟ 
 
بی بی سی - وزارت دارایی آمریکا دو شرکت "پردازش تصویر رایان" و "تجارت الماس مبین" در تهران را به اتهام دست داشتن در "چاپ پول جعلی" به ارزش بالقوه صدها میلیون دلار تحریم کرده و مدعی شده این دو شرکت بخشی از شبکه‌ای بوده‌اند که محدودیت های صادراتی اتحادیه اروپا را برای انتقال تدارکات و تجهیزات لازم برای جعل پول دور می‌زد.
_98850967.jpgچاپخانه پردازش
این وزارتخانه همچنین محمود سیف و رضا حیدری را مشمول تحریم کرده است. محمود سیف همسر سابق شهرزاد میرقلی‌خاناست. این دو نفر در سال ۲۰۰۷ به جرم تلاش برای خرید و انتقال غیرقانونی تجهیزات نظامی از جمله ۳۰۰۰ دوربین دید در شب در اتریش بازداشت و ۲۸ روز زندانی شدند.
خانم میرقلی‌خان بعد داوطلبانه به آمریکا رفت و در آنجا محاکمه و به پنج سال زندان محکوم شد. او پس از آزادی به ایران برگشت و مدیر روابط بین‌الملل پرس‌تی‌وی و سپس بازرس ویژه رییس وقت صدا و سیما محمد سرافراز شد. او بعدا با فشار سازمان اطلاعات سپاه پاسداران مجبور به خروج از کشور شد و به عمان رفت.
_9885096.jpgشهرزاد میرقلی‌خان
در دادگاه آمریکا، خانم میرقلی خان گفته بود که یکی از شرکت‌های همسر سابقش که نظامی بوده شرکت نورالفتح ثامن نام داشته که دستگاه کپی و فکس می‌فروخته است. نورالفتح ثامن در یک سلسله تغییر نام به شرکت توسعه تجارت وحدت تبدیل و بعد منحل شد که محمد امین سیف مدیر تصفیه آن بود.
وقتی به نام‌های دو شرکت پردازش تصویر رایان و تجارت الماس مبین نگاه می‌کنیم به مجموعه‌ای از شرکتهای به هم پیوسته و در هم پیچیده برمی‌خوریم که نام برخی افراد و شرکتها دائم تکرار می‌شود از جمله تعاون اعتباری ثامن الائمه، بنیاد خیریه صادق فاطر و پردیس سبز ملل.
تمام این شرکت‌ها در دو چیز با هم مشترک هستند، همگی زیر مجموعه‌ بنیاد تعاون سپاه پاسداران هستند و نام محسن سجادی نیا هم در هیئت مدیره تقریبا تمام این شرکت‌ها دیده می‌شود.
بنیاد تعاون سپاه یکی از بزرگترین ترین نهادهای اقتصادی ایران است که در زمینه‌‌های بسیاری از جمله مخابرات حضور فعالی دارد. سال گذشته سازمان خصوصی سازی ایران قرارداد واگذاری نیمی از سهام شرکت مخابرات ایران را به چند شرکت وابسته به سپاه پاسداران بعد از هفت سال لغو کرد.
تعاونی اعتباری ثامن الائمه
مؤسسه اعتباری ثامن اخیرا در خبرها بوده و شایعه ورشکستگی آن و بعد خبر ادغام آن با بانک مهر اقتصاد و مؤسسه مالی و اعتباری کوثر باعث تجمع سپرده‌گذاران و درگیری با پلیس شد. این موسسه هنوز از بانک مرکزی ایران مجوز نگرفته اما در حال گرفتن مجوز است و سپرده‌گذاران آن هنوز بلاتکلیف هستند.
این موسسه از ادغام دو تعاونی اعتبار تشکیل شده که یکی از آنها تعاونی اعتباری ثامن الائمه است که یکی از اعضای هیئت مدیره شرکت پردازش تصویر رایان بوده است.
مالکیت تعاونی اعتبار ثامن الائمه (تاسیس ۱۳۷۶) در سال ۱۳۸۷ محل اختلاف نهصد نفر از اعضای سپاه پاسداران و این نهاد بوده است. این نهصد نفر برای "حکمیت در حل اختلاف بین پاسداران به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی" به ۵۱ نماینده خود که اشخاص حقیقی بودند وکالت دادند، اما"سپاه پاسداران با وکالتنامه های ماخوذه تعاونی اعتبار ثامن الائمه(ع) را به نام ۴۶ شرکت از شرکت های وابسته به بنیاد تعاون سپاه واگذار کرد و تعداد پنج سهم از سهام تعاونی اعتبار کماکان به نام نمایندگان سهامداران حقیقی ماند."

پردازش رایان تصویر

نکته دیگر شرکت پردازش رایان تصویر است که نام رضا حیدری به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره آن در فهرست تحریم‌ها آمده است. این شرکت در سال ۱۳۹۲ نخستین خط تولید سیم کارت در ایران را راه‌اندازی کرده است و متعلق به بنیاد تعاون سپاه است.
محسن سجادی‌نیا مدیرعامل پردازش تصویر رایان در آن زمان گفته بود: این مجموعه یکی از بزرگترین مجموعه‌های چاپ و بسته‌بندی است که در زمینه چاپ و بسته‌بندی دخانیات، دارو و لوازم بهداشتی و آرایشی فعالیت دارد."
"اساس کار این مجموعه در چهار موضوع چاپ و بسته‌بندی، چاپ ایمنی، تولید هولوگرام و چاپ تجاری است. در این مجموعه از صفر تا صد تولید هولوگرام به صورت داخلی انجام می‌شود و مشتریان نیز سازمان‌های دولتی و وابسته به دولت هستند."
این شرکت انواع کارت هوشمند هم در ایران تولید می‌کرد. در آن زمان به گفته آقای سجادی‌نیا از یک "شرکت فرانسوی که در چین تولید داشت" خریداری می‌شد.
اما بعد از راه اندازی خط تولید "شخصی‌سازی اطلاعات" سیم کارتها در داخل صورت گرفت در حالی که "در گذشته اطلاعاتی که باید روی سیم‌کارت ثبت شود به خارج فرستاده می‌شد و این خروج اطلاعات از کشور بود."
پس از اعلام این خبر، سایت آفتاب نوشت: "تجربه گویای آن است که هر بار بخشی از امکانات و فناوریهای تکنولوژیک از جمله ای‌میل و موتور جست‌وجو در ایران راه‌اندازی شده برخی کاربران نسبت به استفاده از آن تردید داشته و این گونه احتمال داده‌اند که با استفاده از نمونه‌های داخلی احتمال دارد اطلاعات آنها شنود شود."
آقای سجادی نیا به همین سایت گفت: "حتی زمانی که سیم کارت‌ها در شرکتهای خارجی تولید می‌شوند هم این امکان وجود دارد که شرکت سازنده آنها به اطلاعات شما دسترسی داشته باشد. به هر صورت از زمانی که شما یک دستگاه تلفن همراه را مورد استفاده قرار می‌دهید چه از طریق گوشی و چه از طریق سیم کارت این احتمال وجود دارد که اطلاعات شما مورد سوء‌استفاده قرار گیرد و مکالمات شما شنود شود. به هر حال بحث شنود اطلاعات موبایلی همواره بوده و هست و نمی‌توان آن را با اپراتورها مربوط دانست."
با این حال او تاکید کرد: "در حوزه مباحث امنیتی بعید به نظر می‌آید که دستگاه‌های مسئول، تمام مکالمات مردم را شنود و بررسی کنند."
چند ماه پیش آدام دیویدسون در کاری تحقیقی در باره ساخت هتل ترامپ در باکو و ارتباط آن به سه برادر که همگی به نوشته او پیوندهای نزدیک به سپاه پاسداران داشتند از قول متیو مک‌اینیس، کارشناس مسائل ایران در موسسه امریکن انترپرایز و مشاور سابق مایکل فلین رییس سابق آژانس اطلاعات دفاعی نوشت: "مالکان کسب و کارهای مرتبط با سپاه پاسداران اغلب ثروتمند می‌شوند. اما موضوع به این سادگی نیست، بعضی وقتها آنها باید انتظار داشته باشند که در خدمت نیازهای سپاه باشند. وقتی سپاه پاسداران می‌گوید ما می‌خواهیم چیزهای غیرقانونی را جابجا کنیم یا ما قطعات تازه برای موشک‌هایمان می‌خواهیم، به سراغ آنها می‌روند. آنها شبکه نرمی هستند که می‌تواند انواع کارهای را انجام دهد که ردیابی آن دشوار است."
به نظر می‌رسد وزارت دارایی آمریکا فعلا به دنبال همین شبکه است.

ادعای غیرواقعی «به‌رسمیت شناخته شدن قربانیان کشتار ۶۷ به عنوان ناپدیدشده قهری» ایرج مصداقی

ادعای غیرواقعی «به‌رسمیت شناخته شدن قربانیان کشتار ۶۷ به عنوان ناپدیدشده قهری» 
ایرج مصداقی
سازمان «عدالت برای ایران» با صدور اطلاعیه‌ای تحت عنوان «سازمان ملل قربانیان کشتار ۶۷ را به عنوان ناپدیدشده قهری به رسمیت شناخت»، خبر از یک تحول در امر دادخواهی داد که انعکاس وسیعی در رسانه‌های فارسی زبان پیدا کرد. متأسفانه آن‌چه این سازمان ادعا کرده هیاهوی تبلیغاتی است. به عنوان کسی که سال‌ها در ارتباط با این موضوع کار کرده بایستی بگویم، آن‌چه اتفاق افتاده نه تنها امر جدیدی نیست، بلکه پیشرفتی هم محسوب نمی‌شود.   
در اطلاعیه‌ی «عدالت برای ایران» آمده است:‌
«در پی شکایت مریم اکبری منفرد، سازمان ملل متحد، دو تن از قربانیان کشتار جمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ را به‌عنوان ناپدیدشده قهری به رسمیت شناخت. گروه کاری ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل در نامه‌ای که نسخه‌ای از آن به دست عدالت برای ایران رسیده است، ضمن پذیرش شکایت مریم اکبری منفرد درباره برادرش، عبدالرضا و خواهرش رقیه که از جمله هزاران زندانی سیاسی بودند که در سال ۶۷ اعدام شدند، از دولت ایران خواست تا درباره سرنوشت آن‌ها و محل دفن‌شان توضیح دهد.
براساس مقررات این نهاد بین‌المللی، تا زمانی که مقامات جمهوری اسلامی دلایل و جزییات اعدام و محل دفن عبدالرضا و رقیه اکبری منفرد را به خانواده‌شان اعلام نکرده‌اند، پرونده آن‌ها به عنوان ناپدیدشده قهری همچنان باز خواهد ماند. ...
با به‌رسمیت شناخته‌شدن قربانیان کشتار ۶۷ به‌عنوان ناپدیدشده قهری، قوانین بین‌المللی دولت جمهوری اسلامی ایران را موظف می‌کند که حق خانواده‌های آن‌ها را برای دانستن حقیقت درباره سرنوشت و محل دفن عزیزان‌شان ادا کند و مسئولان آن را تحت تعقیب قرار دهد. از نظر حقوق بین‌الملل، ناپدیدشدگی قهری نقض مداوم حقوق بشر و یک جرم بین‌المللی است و تا زمانی که فرد ناپدیدشده پیدا، و یا سرنوشت‌اش به‌طور کامل معلوم نشود، حتی با وجود گذشت چند دهه مشمول مرور زمان نمی‌شود.»

گردانندگان سازمان «عدالت برای ایران» احتمالاً با موضوع کارگروه ناپدیدشدگان قهری آشنایی ندارند که به یک اقدام ساده و معمول چنین ابعاد غیرواقعی می‌بخشند. چنانچه این اقدام آگاهانه صورت گرفته باشد باید گفت مسئله‌ی مفقودشدگان با این گونه‌ هیاهو‌ها به جایی نمی‌رسد. ثبت اسامی عبدالرضا و رقیه اکبری منفرد به عنوان ناپدیدشدگان قهری، اولین نمونه از قتل‌عام شدگان ۶۷ نیست.

 
رقیه اکبری منفرد
 
عبدالرضا اکبری منفرد

گردانندگان «عدالت برای ایران» که ظاهراً اخیراً علاقمند به پرونده‌‌های ناپدیدشدگان قهری شده‌اند اگر زحمت تهیه و مطالعه کتاب «سازمان ملل متحد و نقض حقوق بشر در ایران» به قلم نگارنده را کشیده بودند، در آن‌جا ضمن آن که با سوابق این کارگروه و پرونده‌های موجود در آن آشنا می‌شدند، در رد همین ادعاهای اخیرشان نیز به اطلاعات جامعی دست می‌یافتند. بماند که بارها در مقالات و گفتگوهای صوتی و تصویری‌ام در این مورد توضیح داده‌ام.
ادعای «به رسمیت‌شناخته شدن قربانیان کشتار ۶۷ به عنوان ناپدید شده‌ی قهری» جنجال غیرحرفه‌ای است. اصولاً مسئله «به رسمیت شناخته شدن» مطرح نیست. هرکسی که توسط نیروهای مشخص دولتی دستگیر و یا بازداشت شده باشد و اطلاعی از سرنوشت او در دست نباشد «مفقود قهری» شناخته می‌شود. اگر این افراد در زندان به هر دلیل ناپدید شده باشند و محل دفن‌شان مشخص نباشد نیز مفقود شناخته می‌شوند.
برای طرح موضوع نزد کارگروه ناپدیدشدگان قهری، تنها نیاز است که با صرف نیم ساعت وقت، فرم مربوطه پر شود. این کار می‌تواند از طرف خانواده، دوستان، و یا یک نهاد و سازمان که «رضایت» خانواده را داشته باشد صورت گیرد. وقتی فرم مربوطه پس از پر شدن تحویل کارگروه شد آن‌ها موظف هستند اطلاعات رسیده را به دولت جمهوری اسلامی منتقل کنند و پاسخ آن‌ها را به شاکی برسانند.
طی دو دهه‌ی گذشته بارها در گفتگوهای تلویزیونی و در مقالاتم توضیح داده‌ام که کلیه قتل‌عام شدگان ۶۷ مفقود قهری قلمداد شده و می‌توان برایشان پرونده تشکیل داد.  
تاکنون متجاوز از ۵۰۰ مفقود ایرانی توسط کارگروه ناپدیدشدگان قهری ثبت شده‌اند که اکثریت قریب به اتفاق آنها توسط سازمان مجاهدین خلق در دهه‌ی ۶۰ خورشیدی صورت گرفته است.
من سال‌ها مسئولیت پیگیری این پرونده‌ها نزد کارگروه ناپدیدشدگان قهری را به عهده داشتم و ضمن دیدارهای متعدد با اعضای و رئیس این کارگروه، در جلسات آن‌ها شرکت کرده و راجع به پرونده‌ها توضیح می‌‌دادم. همچنین به صورت مکتوب به ادعاهای نظام اسلامی خطاب به کارگروه ناپدیدشدگان قهری پاسخ می‌دادم تا قاتلان نتوانند با ارائه‌ی اخبار نادرست و غیرواقعی موضوع را منحرف کنند. شخصاً پرونده‌های متعددی را نیز نزد این کارگروه گشوده‌ام.
برای این که نشان دهم ادعاهای سازمان «عدالت برای ایران» تا کجا غیرواقعی است به ده پرونده که مربوط به کشتار ۶۷ است و از طرح آن‌ها نزد کارگروه ناپدیدشدگان قهری، نزدیک به سه دهه می‌گذرد اشاره می‌کنم. در واقع «عدالت برای ایران» موضوعی را که دارای سه دهه سابقه‌ است، «تحول» می‌نامد و با صدور اطلاعیه آن را «‌به رسمیت شناختن قربانیان ۶۷ به عنوان ناپدید شده قهری» می‌خواند و ظاهراً‌ خود را مبتکر موضوع معرفی می‌کند.
کسانی که حاضر نیستند «عدالت» را در مورد دیگرانی که پیشتر در این زمینه‌‌ها کار‌کرده‌اند رعایت کنند چگونه می‌خواهند «عدالت برای ایران» را محقق کنند.
دولت میرحسین موسوی هیچ‌ گاه خود را مقید به پاسخ دادن به نهاد‌های بین‌المللی و یا همکاری با آن‌ها نمی‌دید. پس از تشکیل دولت رفسنجانی و سفر رینالدو گالیندوپل گزارشگر ویژه ملل متحد به ایران، رویه نظام اسلامی تغییر کرد و آن‌ها در پاسخ‌های خود به نهاد‌های بین‌المللی و از جمله کارگروه ناپدیدشدگان قهری با ارائه اطلاعات نادرست و غیرواقعی سعی در فریب نهاد‌های بین‌المللی داشتند. 

دولت رفسنجانی در پاسخ رسمی به «کارگروه ناپدیدشدگان قهری» در مورد سرنوشت جلال ماهر‌النقش، مسعود مقبلی، نورالله خلیل‌پور گرگری و ... که در جریان کشتار ۶۷ اعدام شدند، اظهار بی‌اطلاعی کرده بود. کارگزاران نظام در پاسخ‌های رسمی مدعی شده‌ بودند که از ثبت احوال، شهرداری محل، نیروهای انتظامی، نهادهای قضایی و  زندان‌ها و ... نیز پیگیری‌ کرده‌اند اما  چنین افرادی شناسایی نشده‌اند لذا خواستار ارائه اطلاعات بیشتری در مورد آن‌ها شده بودند!
در مورد پرونده‌های فوق نه تنها شکایت صورت گرفته بود، بلکه نظام اسلامی پاسخ نیز داده بود و کارگروه ناپدیدشدگان قهری، پاسخ نظام اسلامی را برای شاکی که سازمان مجاهدین خلق بود ارسال داشته بود.
موضوع نزدیک به سه دهه است که از ثبت اسامی گذشته و به رد و بدل کردن پاسخ و توضیحات بعدی نیز رسیده است. من ۱۷ سال است که پرونده‌های مزبور را رسیدگی نمی‌کنم و حتماً در این مدت تحولات بیشتری را نیز طی کرده‌اند که ظاهراً «عدالت برای ایران» از آن‌ها بی‌خبر است و یا مطلع است و موضوع را کتمان می‌کند که عذر بدتر از گناه است. 
 نظام اسلامی در حالی مدعی بود که مسعود مقبلی را نمی‌شناسد و خواهان ارائه‌ی اطلاعات بیشتری راجع به او شده بود که پدرش عزت‌الله مقبلی از دوبلورها و هنرپیشگان بنام سینما و تئاتر ایران بود و پس از انقلاب نیز در رادیو کار می‌کرد و در اثر تألمات روحی ناشی از اعدام فرزندش در سال ۶۷ در لندن در سن ۵۷ سالگی فوت کرد.  مادر وی محبوبه فرج افشاری (مقبلی) نیز از هنرپیشه‌های سینما و تئاتر ایران که در دهه‌ هفتاد هم در فیلم‌های سینمایی بازی کرده بود.
ادعاهای رژیم در حالی صورت گرفته بود که مسعود مقبلی توسط مقامات امنیتی و بدون اطلاع خانواده در بهشت زهرا دفن شده و سنگ اولیه قبر او نیز توسط مقامات بهشت‌زهرا نصب شده بود. بعدها خانواده سنگ قبر را تغییر دادند.
جلال ماهر‌النقش ساکن خیابان گرگان تهران، کوچه مصداقی، در تیرماه ۱۳۶۰ توسط کمیته انقلاب اسلامی مرکز دستگیر و پس از تحمل شکنجه‌های وحشیانه به پانزده سال حبس محکوم شد. او در جریان قتل‌عام زندانیان سیاسی در سالن ۶ آموزشگاه اوین به سر می‌برد و در همان‌جا اعدام شد. جلال ماهر‌النقش لیسانس نقاشی و فوق‌لیسانس معماری داخلی ساختمان داشت و در دانشکده‌ هنرهای زیبا تدریس می‌کرد.
پدر وی استاد محمود ماهر‌النقش یکی از برجسته‌ترین اساتید معماری و کاشیکاری ایران است و تاكنون ۲۵ جلد كتاب در زمينه كاشيگري و ساختمان به چاپ رسيده و کتاب منحصر به فرد و نفیس  او «اجراي نقش در كاشيكاري ايران (۵ جلد)» توسط وزارت ارشاد اسلامی به چاپ رسیده است. و چاپ ۵ جلد بعدی آن سال‌هاست در اثر بی‌توجهی نظام جمهوری اسلامی به تعویق افتاده و استاد آرزو داشت در حیاتش منتشر شود. 
نظام اسلامی در حالی از سرنوشت فرزند استاد محمود ماهر‌النقش اظهار بی‌اطلاعی می‌کرد و مدعی بود چنین فردی با چنین نامی را شناسایی نکرده که در تیرماه ۸۹ «آثار استاد محمود ماهرالنقش در موزه هنرهای زیبا به نمایش درآمد»
و  فرهنگستان هنر نیز به ریاست میرحسین موسوی در  آخرین روز تیرماه ۱۳۸۷ از وی تجلیل به عمل آورد.
نورالله خلیل‌پور گرگری اهل گرگر (هادی‌شهر) استان آذربایجان شرقی، نیز صبح ۱۸ مرداد ۱۳۶۷ در حالی که در بند ۱ کنار جهاد گوهردشت به سر می‌برد، به دار آویخته شد. نگارنده مدت‌ها در قزلحصار با وی هم‌سلول بود.
کارگروه ناپدیدشدگان قهری در پارگراف ۲۰۶ گزارش خود به چهل‌و هشتمین اجلاس کمیسیون حقوق بشر E/CN.4/1992/18  می‌نویسد:
«درنامه‌ای به تاریخ ۱۴ دسامبر ۱۹۹۰ که توسط گروه بعد از آخرین نشست در سال ۱۹۹۰ دریافت شد، دولت جمهوری اسلامی ایران پاسخ خود درباره‌ی دویست و شصت و پنج مورد را ارسال داشت. در دویست و چهل و هفت مورد، پاسخ این بود که فرد شناسایی نشده یا این که اطلاعات داده شده برای شناسایی فردی که ادعا شده ناپدید گردیده، ناکافی بوده است. در پانزده مورد، دولت کارگروه را مطلع کرد که فرد مرده است. پاسخ دولت در رابطه با دو مورد این بود که فرد در ایران زندگی می‌کند. بدون این که بگوید محل زندگی او کجاست. برای یک مورد باقی‌مانده دولت گفت که فرد در عراق اسیر جنگی است.»
از جمله قربانیان کشتار ۶۷ که دولت جمهوری اسلامی در موردشان به کارگروه ناپدیدشدگان قهری پاسخ داده بود کیس‌های علیرضا رجایی، امیر تعاونی گنجی، احمد راشد مرندی، مهدی وثوقیان، محمود حسنی و محمدرضا صداقت رشتی بود.
رینالدو گالیندوپل نماینده ویژه ملل متحد در گزارش ٣٥/١٩٩١/٤ E/CN.  سفر دوم خود به ایران، خطاب به دولت جمهوری اسلامی در مورد تعدادی از ناپدیدشدگان که قتل‌عام شدگان ۶۷ بودند توضیح خواست که با پاسخ‌های دروغین مقامات نظام اسلامی مواجه شد. این پرونده‌ها در کارگروه ناپدیدشدگان قهری نیز طرح شده بود.  
بنا بر گزارش کارگروه و رینالدو گالیندوپل محمود حسنی به ۷سال زندان محکوم شد و مدت کوتاهی قبل از پایان دوره زندانش اعدام شد.
دولت جمهوری اسلامی پاسخ می‌دهد:‌ «هیچ پرونده قضائی در رابطه با محمود حسنی، مهین و محمدقلی جهانگیری، امیرهوشنگ کامرانی، محمدتقی رحیم پور و محمدرضا صداقت در دست نیست»
این در حالی است که سید‌اسدالله لاجوردی رئیس سازمان زندان‌های‌ وقت و دادستان اسبق انقلاب اسلامی مرکز، از بستگان نزدیک محمود حسنی بود که در جریان کشتار ۶۷ در اوین به دار آویخته شد و به‌خوبی در جریان سرنوشت او بود.
 
محمود حسنی یک‌کلام 
محمدرضا صداقت رشتی در روز ۷ مهر ۱۳۶۷ در اوین به دار آویخته شد. خواهر وی با نماینده ویژه در زندان اوین ملاقات کرده بود. 
 
امیر هوشنگ کامرانی مهنی
در گزارش کارگروه و نماینده ویژه آمده بود «علیرضا رجایی، متولد ۱۹۵۷، بنا بر گزارش، پس از  ۶ سال حبس در زندان‌های اوین، گوهردشت و قزلحصار، در سال ١٩٨٩ اعدام شد. گزارش شده است که وی تنها به ۵ سال حبس محکوم شده بود.»
مهین و محمدقلی جهانگیری نیز سال‌ها قبل از کشتار ۶۷ اعدام شده بودند با این حال نظام اسلامی از پذیرش مسئولیت قتل آن‌ها سرباز می‌زد.
دولت جمهوری اسلامی در تاریخ ۲۲ ژانویه ۱۹۹۱ اظهار می‌دارد که «علیرضا رجائی اکنون آزاد است» 
علیرضا رجایی در مرداد ماه ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت اعدام شد. دولت جمهوری اسلامی در حالی خبر از آزادی وی می‌دهد که نگارنده با وی هم‌ب
ند بوده است. وی در بهشت زهرا قطعه ۱۰۶، ردیف ۷، شماره‌ی ۴۳ دفن شده است. سنگ قبر اولیه وی توسط دولت جمهوری اسلامی نصب شده بود. در سال‌های بعد خانواده‌ی او اقدام به تعویض سنگ قبر کردند.
کارگروه و نماینده ویژه گزارش می‌کند: 
«آقای امیر تعاونی گنجی، همسر و دخترش در سال ١٩٨٧، به دلیل ترس از امنیت و

امیر تعاونی گنجی
آزادیشان ایران را ترک گفتند. وی که برای یک دیدار در سال ١٩٨٨ بازگشته بود، بلافاصله دستگیر و به زندان اوین برده شد. در نوامبر ١٩٨٩ مقامات از خانواده اش خواستند که لباس‌ها و سایر وسایل او را تحویل بگیرند زیرا وی اعدام شده بود.»

دولت جمهوری اسلامی ایران در پاسخ ٢٢ژانویه ١٩٩١ خود اظهار داشت که «هیچ گزارش قضایی یا سند دستگیری در مورد آقای امیر تعاونی گنجی در دست نیست»
این در حالی است که دولت جمهوری اسلامی پس از اعدام امیر تعاونی گنجی، خود اقدام به دفن وی در بهشت‌ زهرا قطعه ۸۷، ردیف ۵۹، شماره‌ی ۳۰ کرده است. سنگ قبر وی توسط مقامات امنیتی بدون اطلاع خانواده گذاشته شده است.
نظام اسلامی اساساً منکر دستگیری امیر تعاونی گنجی شده‌ است.
کارگروه و نماینده ویژه خطاب به دولت جمهوری اسلامی می‌نویسند:‌


«احمد راشد مرندی، ٣٢ ساله، در سال ١٩٨١ در تهران دستگیر و به زندان اوین فرستاده شد. ادعا می‌شود که در آن جا تحت شکنجه مستمر بوده است. در سال ١٩٨٣، وی به زندان قصر در تهران فرستاده شد. از ١٩٨٩ به بعد، نگهبانان زندان اجازه هیچ ملاقاتی را به او نداده‌اند. از آن پس هیچ خبری او از دردست نیست.» 
در ٢٢ژانویه ١٩٩١، دولت خطاب به نماینده ویژه اظهار داشت که «هیچ پرونده قضایی در مورد آقای احمد راشد مرندی وجود ندارد». این در حالی است که وی پس از اعدام در سال ۶۷ توسط مقامات امنیتی در بهشت‌زهرا، قطعه ۹۹ ردیف ۵ شماره‌ی ۴۰ دفن شده است. سنگ قبر او توسط مقامات امنیتی و بدون اطلاع خانواده نصب شده است.  
کار گروه و نماینده ویژه گزارش می‌دهند:
«مهدی وثوقیان، بنا بر گزارش در سال ۱۹۸۵ دستگیر و به ۴سال زندان محکوم شد. بعد از سال اول، وی را مجددأ محاکمه و به ١٢ سال زندان محکوم کردند. گزارش می‌شود که او در ژوئن ١٩٨٨ اعدام شد. دولت جمهوری اسلامی پاسخ می‌دهد «پرونده‌ای از وی در دست نیست». 
این در حالی است که مهدی وثوقیان در روز ۱۲ مرداد ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت اعدام شد. نگارنده مدت‌ها با او هم بند بود. پدرش را به عنوان اعتراض به اعدام پسرش مدتی بازداشت کرده بودند.

دولت جمهوری اسلامی ایران در نامه ٢٢ژانویه ١٩٩١ در رابطه با میترا عاملی و انوشیروان لطفی اظهار داشت:
«خانم میترا عاملی، به خاطر فعالیتهای تروریستی و همدستی با شوهرش، آقای انوشیروان لطفی، در عملیات مسلحانه به منظور ایجاد جو رعب و وحشت عمومی؛ زندانی شد. او در سال ١٩٩٠، قبل از پایان دوره محکومیتش، آزاد گردید. شوهر او به مرگ محکوم شد، چون تعدادی از عملیات مسلحانه را رهبری کرده بود و در چند قتل دست داشت. این حکم به مرحله اجرا درآمد»
دلیل آن که نظام اسلامی مسئولیت قتل انوشیروان لطفی را در پاسخ به نماینده‌ ویژه پذیرفت این است که وی پیش از کشتار ۶۷ در خردادماه اعدام و اعلام عمومی هم شد.
انوشیروان لطفی از رهبران سازمان فدائیان خلق اکثریت بود. این سازمان بین سال‌های ۵۹ تا ۶۲ از متحدان دولت جمهوری اسلامی بود و به لحاظ ایدئولوژیک و سیاسی به مبارزه مسلحانه اعتقاد نداشت و هیچ عملیات مسلحانه‌ای از سوی این سازمان صورت نگرفته است و در سال ‌های اولیه دهه‌ی ۶۰ این سازمان در خدمت نظام جمهوری اسلامی بود و رهبر آن فرخ نگهدار در سیاه‌ترین روزهای سال‌های ۶۰ و ۶۱ به دیدار سیدحسین موسوی تبریزی دادستان بیرحم انقلاب اسلامی و سید‌ اسدالله لاجوردی «قصاب تهران» دادستان انقلاب اسلامی مرکز می‌رفت. پاسخ دولت رفسنجانی به نماینده ویژه مربوط به دورانی است که رهبران سازمان اکثریت تلاش می‌کردند به دولت رفسنجانی نزدیک شوند و مذاکراتی را هم با نمایندگان او انجام می‌دادند.
این‌ها مواردی است که هفت سال پیش در موردشان در مقاله‌ای تحت عنوان «قتل‌عام ۶۷  در پاسخ‌های رسمی دولت جمهوری اسلامی» توضیح دادم. 
فرم مربوط به گزارش ناپدیدشدگان قهری به ملل متحد

Form to submit a communication on an alleged

                         enforced or involuntary disappearance


Important PRELIMINARY notice

Instructions relevant TO all communications

- There are 6 required elements, indicated with * without which the communication cannot be processed.
These are:
              1) Identity of the disappeared person (full name);
              2) Date on which the disappearance occurred (at least month and year);
              3) Place of arrest or abduction, or where the disappeared person was last seen;
              4) Forces (State or State-supported) believed to be responsible for the disappearance;
              5) Action taken by the relatives or others to locate the person. If action was not possible, explain why;
              6) Identity of the person or organization submitting the report.
Please, make sure, before sending the communication form, that all the above mentioned required elements are included. This will allow for a smoother consideration of the case.

- If submitting a handwritten communication, please use capital letters.

- Please provide names in full of institutions (security forces, governmental bodies or others).
   Please, do not use abbreviated forms.

- Describe facts in a clear and concise fashion, providing as much details as possible.

- Submit one form per disappeared person.

- If you would like particular information to be kept confidential please indicate this.

instructions relevant to communications submitted by NGOs
- It is necessary for your organization:
   a) to have the consent of the family of the disappeared, and;
   b) to be able to carry out follow-up, by conveying Government information to the family sent from the Working     
      Group, and from the family to the Working Group until the fate or whereabouts of the person are determined.
- Therefore, please answer to the following mandatory questions:
*Does your organization have direct consent from the family of the disappeared to submit this communication form to the Working Group on Enforced or Involuntary Disappearances on their behalf?  Yes _____   No____
* Will your organization be able to provide follow up by conveying information between the family and the Working Group:  Yes _____   No____

Address to submit A COMMUNICATION

E-mail:        wgeid@ohchr.org            Fax: +41 22 917 9006 (please, indicate: “For the attention of: WGEID”).

Post:           Working Group on Enforced or Involuntary Disappearances
                    Office of the High Commissioner for Human Rights
                    Palais des Nations, 8-14 Avenue de la Paix
                    CH-1211 Geneva 10, Switzerland





SPECIAL PROCEDURES BRANCH
CIVIL AND POLITICIAL RIGHTS SECTION




WORKING GROUP ON ENFORCED OR INVOLUNTARY DISAPPEARANCES


COMMUNICATION FORM


1. INFORMATION CONCERNING THE disappeared person
(a) * Family name(s):….....................................................................................................................................................
(b) * Given names(s):.........................................................................................................................................................
(c) Pseudonyms or other forms besides given name, by which he or she may be known: .................................................
(d) Sex: __ male  /  __ female         (e) Occupation/profession……………….……………………………………...........   
(f) father’s name: ................................................................  mother’s name…….…..…….…...........................................
(g) Date of birth: ............................................ (h) Place and country of birth: ....................................................................
(i) Was the person below 18 years-old at the moment of the disappearance?  _____ yes / _____ no 
(j) Identity document (passport, national identity card, voter’s card or any other relevant national identity card)
type…………………………..…………………………...  number.......................................................................   
date of issue: ................................................ place and country of issue: …………….….………………..……..
(k) Nationality or nationalities .............................................................................................................................................
(l) Address of usual residence:  ...........................................................................................................................................
………..................................................................................................................................................................................
..............................................................................................................................................................................................
(m) Any other place of residence at the moment of the disappearance .......……....……………………………....………
..............................................................................................................................................................................................
..............................................................................................................................................................................................
(n) Marital status: ………………                 (o) Indigenous: __ yes  /   __ no               (p) Pregnant: __ yes  /   __ no      

2. INFORMATION CONCERNING THE FACTS
(a) * Date of arrest, abduction or disappearance (at least month and year) ……………….………….……….............
(b) * Place of arrest, abduction or where the disappearance occurred (be as precise as possible. Indicate street, city, province or any other relevant information)………………………………………………………………………….
…..……...………………………………………………………………………………………...………………………..
............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
……...………………………………………………………………………………………...……………………............
(c) *Date  when  the  person  was  last  seen  (at  least  month  and  year),  if different   from   date  of   arrest  or
abduction (for example: if seen in a prison months after the initial arrest or abduction) ………………...……………….
............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
..............................................................................................................................................................................................
............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
……......................................................................................................................................................................................
(d) * Place where the person was last seen (if different   from   place of   arrest or abduction. For example: if seen in a prison months after the initial arrest or abduction. Please, be as precise as possible. Indicate street, city, province or any other relevant information) ……………………...…………………………………………………………………… ............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
..............................................................................................................................................................................................
…………………………………………………………………………………….………..…………………….…..........
(e) Please, provide a full description of how the disappearance took place (attach one page if necessary. Please note that, although this is not a required element, providing a description as detailed as possible of the circumstances of the disappearance will enhance the possibilities to find the person)……………………………………………………
……......................................................................................................................................................................................
……......................................................................................................................................................................................
………..................................................................................................................................................................................
………..................................................................................................................................................................................
………..................................................................................................................................................................................
……......................................................................................................................................................................................
 (f) * State or State-supported forces believed to be responsible for the disappearance. If the perpetrators are believed to be State agents, please specify and indicate who and why they are believed to be responsible. Be as precise as possible (military, police, persons in uniform or civilian clothes, agents of security services, unit to which they belong, rank and functions, identifications presented, etc.)…………………………………………….............................
............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
..............................................................................................................................................................................................
……......................................................................................................................................................................................
(g) If identification as State agents is not possible, please indicate why you believe that Government authorities, or persons linked to them, may be responsible for the incident………………………………………………………………
……......................................................................................................................................................................................
……...................................................................................................................................................................................... 
............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
 (h) If there are witnesses to the incident, please provide their names and relation to the victim. If they wish to remain anonymous, indicate if they are relatives, by-standers, or others. If there is evidence, please specify.
............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
……...……………………...................................................................................................................................................
………………………………..............................................................................................................................................
 (i) Additional Information on the case. Please indicate any other relevant information that could be useful to find the person ……………………………………………………………………………………………………………...............
............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
.............................................................................................................................................................................................. 
..............................................................................................................................................................................................

3. INFORMATION CONCERNING ACTIONS TAKEN AFTER THE DISAPPEARANCE
* Indicate any action taken (police inquiries, jail, human rights commission, habeas corpus petition etc.) taken by the relatives or others to locate the person. You are required to state the following: when, by whom, and before which organ the actions were taken.
(a) Complaints (when, by whom, and before which organ/s)…………………………..………………………………...
............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
……......................................................................................................................................................................................
………..................................................................................................................................................................................
……......................................................................................................................................................................................
……......................................................................................................................................................................................
(b) Other steps taken (when, by whom, and before which organ/s)…...……………...……………………….…………
……….................................................................................................................................................................................. 
………….............................................................................................................................................................................. 
……...................................................................................................................................................................................... 
……...................................................................................................................................................................................... 
……...................................................................................................................................................................................... 
……......................................................................................................................................................................................
(c) If no action was not taken, please explain why…………………………………………………..…………………….
……...................................................................................................................................................................................... 
……...................................................................................................................................................................................... 
……...................................................................................................................................................................................... 
……...................................................................................................................................................................................... 
……...................................................................................................................................................................................... 
………..................................................................................................................................................................................

4. PERSON OR ORGANIZATION SUBMITTING THE COMMUNICATION
Person submitting the communication
(a) Family name: ..................................................................................................................................................................
(b) First name: ……...................................................………..............................................................................................
(c) Relationship with the disappeared person: .............................................................................................................……
(d) Contact details (address, telephone, fax, email) ……………………………………………….……………………...
……...................................................................................................................................................................................... 
……...................................................................................................................................................................................... 
……...................................................................................................................................................................................... 
Organization submitting the communication (if applicable)
(e) Contact details (address, telephone, fax, email): ........................................ ...................................................................
……......................................................................................................................................................................................
……...................................................................................................................................................................................... 
..............................................................................................................................................................................................

5. confidentiality request
Please state whether you would like your identity to be kept confidential
Yes, keep my identity confidential: _____   No request for confidentiality: _______

* Date: ………………………..…….…………                  Place: ………….……………………………………………………...
* Signature of author: ………………..…………………...……………………………………………….......................

کودکان جنگ

| کودکان جنگ